تحریک مکرر مغناطیسی فراجمجمهای بر روی قشر پیش پیشانی رویکردی جدید در درمان بیماران مبتلا به افسردگی است. پاسخ به درمان rTMS در بیماران مبتلا به افسردگی متفاوت است. شناخت پیشبینی کنندههای پاسخ به درمان، نقش مهمی در درمان بیماران مبتلا به افسردگی بهوسیله rTMS دارد. هدف این مطالعه بررسی پیشبینی کنندههای جمعیت شناختی و بالینی پاسخ به درمان rTMS در بین بیماران مبتلا به افسردگی است. در یک مطالعه طبیعی گذشتهنگر اطلاعات 248 نفر از بیماران مبتلا به اختلال افسردگی که در خرداد ماه 1391 الی دی ماه 1393 در مرکز علوم اعصاب بالینی آتیه جهت درمان افسردگی تحت تحریک مکرر مغناطیسی فراجمجمهای قرار گرفتند، جمعآوری شد. از سه پروتکل رایج rTMS (تحریک با فرکانس بالا، تحریک با فرکانس پایین و تحریک دوطرفه بر روی قشر پیش پیشانی پشتی جانبی) برای درمان بیماران استفاده شده بود. همه بیماران 10 جلسه rTMS را سه روز در هفته به مدت یک ماه دریافت کرده بودند. پاسخ به درمان توسط مقیاس افسردگی بک (BDI-II) و کاهش 50 درصدی نمرات نسبت به خط پایه تعریف گردید. در تحلیل دادهها از روش رگرسیون لوجستیک استفاده شد. از 248 نفر، 110 نفر (44 درصد) به درمان rTMS پاسخ دادند که از 98 نفر مبتلا به افسردگی تکقطبی 50 نفر (51 درصد) و از 142 نفر مبتلا به افسردگی دوقطبی 60 نفر (42 درصد) به درمان پاسخ دادند. در کل بیماران سن، بدبینی، احساس شکست، بیقراری، بیعلاقگی، بلاتصمیمی، تحریکپذیری و اشتغال ذهنی متغیرهای پیشبین پاسخ به درمان بودند. در بیماران تکقطبی بیعلاقگی، اشتغال ذهنی با نشانهها، فقدان انرژی و بیارزشی و در بیماران دوقطبی غمگینی، احساس شکست، خودانتقادی، بیقراری، بیعلاقگی، تغییر الگوی خواب و اشتغال ذهنی با نشانههای جسمی متغیرهای پیشبین پاسخ به درمان بودند. از پیشبینی کننده جمعیت شناختی سن و از پیشبینی کنندههای بالینی میتوان برای پیشبینی پاسخ به درمان rTMS استفاده کرد.