دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
مقایسه اثربخشی آموزش رفتاری والدین و دارودرمانی بر شدت نشانه های دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال کاستی توجه/بیش فعالی (AD/HD) و استرس فرزندپروری در مادران آنها
1
19
FA
سهیلا
خداوردیان
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
k_soheila@yahoo.co.uk
فاطمه
گلشنی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکز
fat.golshani@iauctb.ac.ir
سوزان
امامی پور
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکز
soo.emamipour@iauctb.ac.ir
آدیس
کراسکیان
0000-0001-5026-3683
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
adiskraskian@yahoo.com
10.22059/japr.2017.61077
اختلال کاستی توجه/بیش فعالی (AD/HD) یکی از رایج ترین اختلالات عصبی- تحولی رایج دوران کودکی است. این اختلال علاوه بر ایجاد مشکلات رفتاری و یادگیری در کودک، معمولا تعامل کودک مبتلا را با خانواده و نیز همسالان، با مشکل مواجه می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه اثربخشی آموزش رفتاری والدین (BPT) مبتنی بر رویکرد بارکلی و دارو درمانی با متیل فنیدیت (MPH، ریتالین) در کاهش شدت نشانه های دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال کاستی توجه/بیش فعالی و میزان استرس فرزندپروری در مادران آنها بود. ابزارهای پژوهش شامل نخستین خرده مقیاس ویرایش چهارم پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4)، تدوین شده توسط گادو واسپرافکین (1994) و مقیاس استرس فرزندپروری بری و جونز (1995) بود. نتایج نشان داد که هر دو روش در کاهش شدت نشانه ها در کودکان مبتلا به ADHD و استرس فرزندپروری مادران موثر بودند، اما اثربخشی دارودرمانی بر هر دو متغیر وابسته، به نحوی معنادار بیش از اثربخشیBPT بود.
آموزش رفتاری والد,دارودرمانی,اختلال کاستی توجه/بیش-فعالی,استرس فرزندپروری
https://japr.ut.ac.ir/article_61077.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61077_f5c7c88ab3818dd4bb8722c5849c0864.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
تأثیر تمرینات نوروفیدبک بر کاهش اضطراب ورزشی و افزایش عملکرد ورزشکاران
21
37
FA
سید محمد
زادخوش
دانشگاه تهران
mohamadzadkhosh@ut.ac.ir
حسن
غرایاقزندی
استادیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی . دانشگاه تهران
رسول
حمایت طلب
استاد دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی . دانشگاه تهران
rhemayat@ut.ac.ir
10.22059/japr.2017.61078
با توجه به تأثیری که اضطراب میتواند بر عملکرد داشته باشد، رابطه اضطراب و عملکرد سالهاست که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق، مطالعه اثر تمرینات نوروفیدبک آلفا/تتا بر عملکرد و اضطراب فوتبالیستهای جوان بود. بدین منظور تعداد 30 ورزشکار رشته فوتبال به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (مداخله تمرینات نوروفیدبک پروتکل آلفا/تتا) و کنترل قرار گرفتند. ورزشکاران گروه آزمایش، 12جلسه (6 هفته و هفتهای 2 جلسه) 30 دقیقهای تمرین نوروفیدبک با پروتکل کاهش موج آلفا و افزایش موج تتا دریافت نمودند و در گروه کنترل هیچ مداخلهای انجام نگرفت. قبل و بعد از مداخله از پرسشنامه مقیاس اضطراب ورزشی و آزمون عملکرد شوت فوتبال استفاده گردید. از تحلیل واریانس چندعاملی برای مقایسه گروهها استفاده شد. نتایج نشان داد گروه نوروفیدبک بهبودی معنیداری را در کاهش اضطراب ورزشی و افزایش عملکرد ورزشی نشان میدهد. با توجه به نتایج این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که تمرینات نوروفیدبک آلفا/تتا میتوانند روشی مناسب جهت تمرینات افزایش عملکرد و کاهش اضطراب ورزشی فوتبالیستها باشند.
نوروفیدبک,اضطراب,عملکرد ورزشی,ورزشکاران
https://japr.ut.ac.ir/article_61078.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61078_576d74e75e1646149932c775c1d80604.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
طراحی و تعیین روایی محتوایی و صوری مقیاس هوش معنوی در دانشجویان ایرانی
39
49
FA
محمد
خدایاری فرد
0000-0002-2878-4324
تهران، خیابان جلال آل احمد، روبروی کوی نصر، خیابان دکتر کاردان، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
khodayar@ut.ac.ir
عبدالله
خرمی مارکانی
عضو هیات علمی و استادیار دانشگاه علوم پزشکی ارومیه
باقر
غباری بناب
عضو هیات علمی و استاد دانشگاه تهران
ghobari@yahoo.com
فرامرز
سهرابی
عضو هیات علمی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی
f_s@yahoo.com
عنایت اله
زمانپور
دانشجوی دکتری سنجش و اندازه گیری دانشگاه علامه طباطبایی
رویا
راقبیان
دکترای روان شناس
غلامعلی
افروز
عضو هیات علمی و استاد دانشگاه تهران
elahe.hosseini1971@gmail.com
ولی اله
فرزاد
0000-0002-4904-208x
عضو هیات علمی و دانشیار دانشگاه خوارزمی
vfarzad@yahoo.com
نسرین
محمودی
دانشجوی دکتری
nasrin.mahmoudi20@gmail.com
بهنوش
زینلی زاده
دانشجوی دکتری
b.zeinalizade@gmail.com
نرگس
تنکمانی
کارشناسی ارشد
10.22059/japr.2017.61079
از هوش معنوی بهعنوان ظرفیتها و منابع معنوی برای تصمیمگیریها و حل مسائل وجودی روزانه استفاده میشود. برای اندازهگیری هوش معنوی، آزمونی روا و پایا و منطبق بر آموزههای دین اسلام وجود ندارد. این مطالعه تعریف و تعیین ابعاد هوش معنوی و بررسی روایی محتوایی و صوری مقیاس آن در جامعۀ دانشجویی است. مطالعه به صورت کمی و کیفی، و با مروری جامع بر ابزارهای هوش معنوی و مصاحبه با 67 دانشجوی کارشناسی انجام گرفت. طبق نتایج هوش معنوی بهصورت «فرایند جستوجوی معنای وجودی، درک مسائل معنوی، فهم نمادها و مناسک دینی، توانایی استفاده بهینه از منابع معنوی برای حل مشکلات و سازگاری با محیط» تعریف شده و ابعاد سهگانه آن مشخص شد. 106 گویه مقیاس از ابزارهای موجود و 42 گویه آن از مصاحبه بهدست آمد. این مقیاس مبتنی بر زمینه دینی و فرهنگی جامعه دانشجویی ایران بوده و میتواند با روایی محتوایی و روایی صوری خوب و قابل قبول برای سنجش سازه هوش معنوی در جامعه دانشجویی استفاده شود. برای جلوگیری از خستگی و کمک به افزایش دقت پاسخدهندگان و ازدیاد روایی مقیاس، تهیه و تدوین فرم کوتاه مقیاس پیشنهاد میشود.
معنویت,هوش,هوش معنوی,روایی محتوایی
https://japr.ut.ac.ir/article_61079.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61079_613cb3ef54b0f7326d64fb7ba00d56f2.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
ارائه مدل علی روابط سرمایه های روانشناختی و هیجانات تدریس: نقش واسطهای خستگی هیجانی
51
71
FA
احمد
رستگار
استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور، تهران
rastegar_ahmad@yahoo.com
محمدحسن
صیف
استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور، تهران
یاسمین
عابدینی
دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان
y.abedini@edu.ui.ac.ir
10.22059/japr.2017.61080
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی روابط سرمایه های روانشناختی و هیجانات تدریس با توجه به نقش واسطه ای خستگی هیجانی انجام شد. برای این منظور، تعداد 172 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان برازجان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب، و به پرسشنامه ای خودگزارشی متشکل از مقیاس های سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، خستگی هیجانی (ماسلاچ و همکاران، 1996) و مقیاس ارتقاءیافته هیجانات تدریس فرنزل و همکاران (2010) پاسخ دادند. تحلیل دادهها در دو بخش متغیرهای مکنون و مشاهده پذیر و با روش مدلسازی معادلات ساختاری به وسیله نرمافزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که در مدل متغیرهای مکنون، سازه سرمایه روانشناختی، هیجانات مثبت را به صورت مثبت و هیجانات منفی را به صورت منفی پیشبینی میکند. همچنین سرمایه روانشناختی با واسطهگری خستگی هیجانی میتواند از میزان هیجانات منفی معلمان بکاهد. در مدل متغیرهای مشاهده پذیر نیز مشخص شد که خودکارآمدی هیجانات لذت و غرور را به صورت مثبت پیشبینی میکند. از طرفی دو مؤلفه تابآوری و خوشبینی نیز با واسطهگری خستگی هیجانی میتوانند خشم و اضطراب معلمان را پیشبینی کنند.
هیجانات تدریس,سرمایههای روانشناختی,خستگی هیجانی
https://japr.ut.ac.ir/article_61080.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61080_e6b5b70fbaeff264ca73caf1fdd59571.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
ارائه مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن و اثربخشی آن بر کیفیت رابطه زناشویی زنان متاهل
73
88
FA
یاسر
مدنی
عضو هیات علمی دانشگاه تهران. گرایش تخصصی تربیت مشاور
yaser.madan@ut.ac.ir
فاطمه
هاشمی گلپایگانی
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده. دانشگاه تهران
f.hashemi@ut.ac.ir
مسعود
غلامعلی لواسانی
عضو هیات علمی گروه روانشناسی تربیتی و مشاوره دانشگاه تهران.
lavasan@ut.ac.ir
10.22059/japr.2017.61081
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن بر کیفیت رابطه زناشویی زنان متاهل انجام گرفت. این پژوهش به روش آزمایشی با طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان متاهل مراجعه کننده به خانه سلامت تهرانسر منطقه 21 می باشند. نمونه شامل 26 نفر از افراد جامعه بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 13 نفر در گروه آزمایش و 13 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه کیفیت ابعاد رابطه ادراک شده (PRQC) استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری داده های پژوهش می توان گفت که آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن موجب افزایش معنادار کیفیت رابطه زناشویی و تمام شش خرده مقیاس های آن (رضایت، اعتماد، تعهد، شوق و شور جنسی، صمیمیت و عشق) شده است. همچنین نتایج آزمون اندازه گیری مکرر نشان داد که اثربخشی آموزش مدل تلفیقی حاضر بعد از یک ماه ماندگار بوده است. بنابراین، نتایج پژوهش حاکی از این است که از آموزش مدل تلفیقی رویکرد هیجان مدار و مدل گاتمن می توان برای بهبود کیفیت رابطه زناشویی زنان متاهل استفاده کرد.
مدل تلفیقی,رویکرد هیجانمدار,مدل گاتمن,کیفیت رابطه زناشویی
https://japr.ut.ac.ir/article_61081.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61081_da174881976be389e1692990f600562d.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
تأثیر تمرینهای نوروفیدبک بر تعادل، خستگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس
89
100
FA
یوسف
مقدس تبریزی
عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه
moghadas@ut.ac.ir
رضا
رجبی
عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه
rrajabi@ut.ac.ir
کامران
سبزی دیزج یکان
دانشگاه تهران
kamransabzi@ut.ac.ir
مسعود
نبوی
عضو هیات علمی دانشگاه شاهد
رضا
رستمی
عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی. دانشگاه تهران
rezroze@ut.ac.ir
10.22059/japr.2017.61082
مالتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری مزمن و عصبی پیشرونده به شمار میرود که موجب عوارضی چون اختلال تعادل، خستگی و سرانجام کاهش کیفیت زندگی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینهای نوروفیدبک بر تعادل و خستگی بیماران مبتلا به ام اس بود. 18 نفر (4 مرد و 14 زن) از بیماران مالتیپل اسکلروزیس انجمن ام اس و جامعه حمایت از بیماران ام اس ایران، با درجه ناتوانی (EDSS) کمتر از 5/4، به صورت هدفمند انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی که تمرینات نوروفیدبک را دریافت کردند (8=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. قبل و بعد از دوره تمرینی، آزمونهای تعادلی برگ و بلند شدن و رفتن زمان دار و آزمون شدت خستگی و کیفیت زندگی به عمل آمد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای t مستقل و t همبسته در سطح معنی داری 05/0>P انجام گرفت. بین بیماران دو گروه در پیش آزمون در وضعیت تعادل، خستگی و کیفیت زندگی تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتایج آزمون t همبسته نشان داد که تعادل بیماران در گروه آزمایشی به دنبال تمرینات نوروفیدبک بهبودی معنی داری داشت (05/0>P)؛ همچنین به دنبال 10 جلسه تمرینات نوروفیدبک بهبودی معنی داری در خستگی و کیفیت زندگی بیماران حاصل نشد. بر اساس این نتایج، تمرینات نوروفیدبک میتواند در کنار درمانهای دارویی برای بهبود تعادل بیماران ام اس مورد استفاده قرار گیرد.
نوروفیدبک,تعادل,خستگی,مالتیپل اسکلروزیس
https://japr.ut.ac.ir/article_61082.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61082_87705eb706e81c59361e2004dbdc6061.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و نوروفیدبک بر کاهش نشانه های پیش مرضی اختلال دوقطبی
101
116
FA
مرضیه
پورصالحی نویده
0000-0001-5296-9778
دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه الزهراء
m_poursalehy@yahoo.com
مهرانگیز
پیوسته گر
دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه الزهراء
mpaivastegar@yahoo.com
زهره
خسروی
استاد گروه روانشناسی دانشگاه الزهراء
zohreh_khosravi@yahoo.com
فاطمه
گلشنی
استادیار گروه روانشناسی دانشگاه آزاد تهران مرکز
fat.golshani@iauctb.ac.ir
10.22059/japr.2017.61083
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و نوروفیدبک برکاهش نشانه های پیش مرضی اختلال دوقطبی بود. در این تحقیق که از نوع نیمه آزمایشی بود، جامعه آماری شامل تمامی دبیرستانهای دخترانه شرق شهر تهران بود. نمونه گیری در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله اول که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای صورت گرفت، از بین 300 پرسشنامه، 27 دانش آموز که در تمامی پرسشنامه ها نمرات بالاتر از میانگین دریافت نمودند، به مرحله دوم نمونه گیری وارد شدند. در مرحله دوم نمونه گیری با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بود از مصاحبه بالینی ساختاریافته برای تشخیص (SCID) اختلالات محور I، مقیاس تکانشگری بارات (BIS-11) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS). نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته (Mixed ANOVA) و با استفاده از SPSS نسخه 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر این بود که اثر تعاملی تکانشگری*گروه (0.007P= و 5.88=(12و4) F) به نفع گروه نوروفیدبک و همچنین اثر تعاملی دشواری در تنظیم هیجان*گروه (0.026 P= و 4.07=(12و4) F ) به نفع گروه رفتاردرمانی دیالکتیکی به لحاظ آماری معنادار بود. این یافته بیانگر این است که با در نظر گرفتن نشانه های روانشناختی برجسته در هر فرد می توان رویکرد درمانی متناسب تری بکار برد.
رفتاردرمانی دیالکتیکی,نوروفیدبک,نشانه های پیش مرضی اختلال دوقطبی
https://japr.ut.ac.ir/article_61083.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61083_46192a2096725e1102630cfb3b8e0f87.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
اثر یادگیری مشارکتی بر اضطراب، نگرش و پیشرفت تحصیلی در ریاضی
117
132
FA
منصوره
حاج حسینی
0000000169371609
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
hajhosseini@ut.ac.ir
طیبه
کوشه
کارشناس ارشد مشاوره مدرسه، آموزش و پرورش شهرستانهای تهران
مسعود
غلامعلی لواسانی
دانشیار گروه روانشناسی تربیتی و مشاوره، دانشگاه تهران
lavasan@ut.ac.ir
محمدحسن
مرسلی
کارشناس ارشد مشاوره، آموزش و پرورش شهرستانهای تهران
10.22059/japr.2017.61084
پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثر یادگیری مشارکتی بر اضطراب، نگرش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی صورت پذیرفت. روش پژوهش، آزمایشی بوده و در طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه انجام یافت. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر سال دوم دبیرستان رشته علوم تجربی شهر تهران بود که از آن نمونهای به روش نمونهگیری در دسترس شامل دو کلاس مشابه از دو دبیرستان در منطقه کهریزک برگزیده شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند (22 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل). گروه آزمایشی به مدت سی و دو جلسه تحت آموزش ریاضی به روش یادگیری مشارکتی قرار گرفته و گروه گواه در همین مدت با روش سنتی آموزش دیدند و مطابق با طرح تحقیق هر دو گروه پیش و پس از آموزش به لحاظ هر سه متغیر مورد مطالعه، سنجیده شدند. جهت گرداوری دادهها از مقیاس اضطراب ریاضی (شکرانی، 1381)، پرسشنامه نگرش نسبت به ریاضی (قنبرزاده، 1380) و آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته استفاده شد و دادهها به واسطه تحلیل کوواریانس تک عاملی پردازش شدند. یافته های پژوهش تفاوت معنیدار P<0/05 میان دو گروه آزمایشی و گواه در هر سه متغیر اضطراب ریاضی، نگرش نسبت به ریاضی و پیشرفت تحصیلی را نشان داد، به طوری که گروه آزمایشی اضطراب ریاضی کمتر، نگرش بهتر نسبت به ریاضی و پیشرفت تحصیلی بیشتری داشتند.
یادگیری مشارکتی,اضطراب ریاضی,نگرش نسبت به ریاضی,پیشرفت تحصیلی در ریاضی
https://japr.ut.ac.ir/article_61084.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61084_daf64407899077b3126dd4e928c428db.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
بررسی ویژگیهای سنجشی مقیاس نیاز شخصی به ساختار
133
150
FA
خدیجه
علوی
دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی بالینی، دانشگاه شاهد
kh_alavi@yahoo.com
محمدعلی
اصغری مقدم
استاد گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه شاهد
asghari7a@gmail.com
عباس
رحیمی نژاد
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه تهران
arahim@ut.ac.ir
حجت الله
فراهانی
استادیار دانشگاه علوم پزشکی آزاد تهران
farahani@gmail.com
گیتی
شمس
استادیار گروه روانپزشکی و روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی تهران
gkshams2000@yahoo.com
10.22059/japr.2017.61125
هدف مطالعه حاضر، آمادهسازی و بررسی ویژگیهای سنجشی نسخه فارسی مقیاس نیاز شخصی به ساختار (PNSS) است. در این مطالعه 521 نفر از دانشجویان دانشگاه شاهد، دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی آزاد واحد تهران در سال تحصیلی 95-94 با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، مورد آزمون قرار گرفتند. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و اعتبار همگرا (محاسبه همبستگی با پرسشنامه هراس اجتماعی-SPIN) استفاده شد.برای بررسی پایایی پرسشنامه از روشهای آلفای کرونباخ و ضریب پایایی بازآزمایی استفاده شد.نتایج تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از وجود دو عامل تمایل به ساختار و پاسخدهی به فقدان ساختار بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز حاکی از برتری ساختار عاملی نسخه 9 عبارتی بهدستآمده در تحلیل عاملی اکتشافی بر سایر نسخهها بود. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس و عاملهای تشکیلدهنده آن در دامنه 69/0 تا 77/0 و ضریب پایایی بازآزمایی در دامنه 69/0 تا 75/0 به دست آمد.همچنین PNSS همبستگی معناداری را با SPIN نشان داد. قویترین همبستگی بین خرده مقیاس پاسخ به فقدان ساختار و SPIN مشاهده شد.در مجموعنسخه فارسی مقیاس نیاز شخصی به ساختار از پایایی و اعتبار مناسبی برخوردار است.
مقیاس نیاز شخصی به ساختار,ویژگیهای سنجشی,اعتبار,پایایی
https://japr.ut.ac.ir/article_61125.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61125_005bcbfd0d8a62d9dd19b0d3822fde8f.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
اثربخشی ورزش هوازی بر کارکردهای عصب روانشناختی بیماران مبتلا به آلزایمر
151
162
FA
زهرا
سیفی
فارغ التحصیل دانشگاه آزاد تهران مرکز
z.seifi2020@yahoo.com
آنیتا
باغداساریانس
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی
psy-lab@iauctb.ac.ir
فاطمه
محمدیان رسنانی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
fm4568@yahoo.com
10.22059/japr.2017.61126
بیماری آلزایمر یکی از شایعترین بیماریهای تحلیلبرنده و پیشرونده سلولهای مغزی است که با آسیبهای شناختی همراه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ورزش هوازی بر کارکردهای عصب روانشناختی بیماران مبتلا به آلزایمر بود. بدینمنظور طی یک پژوهش شبهآزمایشی با گروه کنترل، 14 نفر از افراد مبتلا به آلزایمر عضو انجمن آلزایمر به روش در دسترس انتخاب شدند. قبل از مداخله، شدت بیماری مددجویان با استفاده از آزمون FAST (محمدیان و همکاران؛ 2015) و MMSE (سیدیان و همکاران؛ 1386) و میزان آتروفی هیپوکامپ بر اساس Brain MRI سنجیده شد و به صورت تصادفی در دو گروه 7 نفری گماشته شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون با آزمونهای MMSE و MOCA (سیگارودی و همکاران؛ 1391) مورد سنجش قرار گرفتند. گروه آزمایش در برنامه ورزشی با دوچرخه ثابت، به مدت 3 ماه، دو جلسه در هفته و هر جلسه 45 دقیقه شرکت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نمرات پسآزمون عملکرد عصب روانشناختی بیماران مبتلا به آلزایمر در گروه آزمایش بهطور معناداری بالاتر از گروه کنترل است. بنابراین، به نظر میرسد برنامه ورزش هوازی میتواند در بهبود کارکردهای عصب روانشناختی این بیماران موثر باشد.
آلزایمر,ورزش هوازی,کارکردهای عصب روان شناختی
https://japr.ut.ac.ir/article_61126.html
https://japr.ut.ac.ir/article_61126_c3734c4cc0c1808c4e8a2c552f6a03fc.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس رضایت مندی زوجیت در گروه معلمان متأهل زن شهر تهران
163
179
FA
معصومه
محبی
دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
سوگند
قاسم زاده
0000-0003-0897-1568
استادیار دانشگاه تهران
s.ghasemzadeh@ut.ac.ir
ولی اله
فرزاد
0000-0002-4904-208x
اﺳﺘﺎد ﮔﺮوه رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﻋﻤﻮﻣﯽ داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ، واﺣﺪ ﺗﻬﺮان ﻣﺮﮐﺰی
vfarzad@yahoo.com
غلامعلی
افروز
استاد ﻣﻤﺘﺎز ﮔﺮوه رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﮐﻮدﮐﺎن اﺳﺘﺜﻨﺎﯾﯽ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان
elahe.hosseini1971@gmail.com
10.22059/japr.2017.63462
هدف این پژوهش بررسی عملی بودن، اعتبار، روایی و نرمیابی مقیاس رضایتمندی زوجیت افروز بود. بدین منظور نمونهای به حجم 415 نفر از معلمان متاهل زن در مدارس راهنمایی و متوسطه شهر تهران که به روش نمونهبرداری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند (حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان)، پرسشنامه رضایتمندی زوجیت (110 سوالی در طیف لیکرت 4 درجهای از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد ضریب اعتبار پرسشنامه از طریق فرمول کلی آلفای کرونباخ 989/0 است. در بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی استفاده شد. پس از حذف سوالات نامناسب و با استفاده از تحلیل مولفههای اصلی، چرخش پروماکس، و ماتریس عاملی، نمودار شیبدار و غیره از مجموعه 108 سوالی، تعداد 9 عامل استخراج شد. برای بررسی روایی همگرا، همبستگی بین دو مقیاس رضایتمندی زوجیت افروز و رضایتمندی زناشویی اینریج در سطح اطمینان 99/0،) 01/0P=) همبستگی 437/0 بدست آمد که نتایج نشان داد روایی همگرای مناسب بین دو ابزار فوق وجود دارد.
عملی بودن,اعتبار,روایی,رضایت مندی زوجیت,معلمان متأهل زن
https://japr.ut.ac.ir/article_63462.html
https://japr.ut.ac.ir/article_63462_db80813b84054ad8898118796e7464c5.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
ارائه الگویی برای خودارزیابی سرآمدی سازوکارهای توسعهای مبتنی بر یادگیری و بهبود عملکرد
179
202
FA
سعید
سلیمانی
داﻧﺸﺠﻮی دﮐﺘﺮی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ آﻣﻮزﺷﯽ. داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ
s_soleymani@sbu.ac.ir
ﻣﺤﻤﻮد
اﺑﻮاﻟﻘﺎﺳﻤﯽ
ﻋﻀﻮ ﻫﯿﺎت ﻋﻠﻤﯽ داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ
اﮐﺒﺮ
ﻋﺎﻟﻢ ﺗﺒﺮﯾز
ﻋﻀﻮ ﻫﯿﺎت ﻋﻠﻤﯽ داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸﺘﯽ
10.22059/japr.2017.63463
در محیط پرتلاطم و پر از تغییر کنونی، یکی از شاخصهای ماندگاری و بقای سازمانها، یادگیری مستمر و بهینهسازی مداوم عملکرد فردی و سازمانی است. بررسی اجمالی مطالعات صورت گرفته در حوزهی سرآمدی نظام آموزش و یادگیری گویای عدم توجه الگوهای ارائه شده به علل ریشهای بروز نقصانهای عملکردی و اتکای بیش از حد این الگوها به مداخلات آموزشی و غفلت از مداخلات غیرآموزشی است. هدف اصلی این پژوهش ارائهی الگویی مطلوب برای سرآمدی نظام یادگیری و بهبود عملکرد است تا با استفاده از آن بتوان به آسیبشناسی جامع فعالیتهای این حوزه پرداخت و برای بهبود آن برنامهریزی نمود. بدین منظور با انتخاب چارچوب نظریهی سیستمی به عنوان قالب اصلی الگوی نهایی پژوهش (عوامل زمینهای، پیشآیندی، فرآیندی، پسآیندی و پیآمدی) و با بهرهگیری از روش تحقیق آمیخته، در وهلهی نخست از طریق انجام مصاحبههای عمیق نیمه ساختار یافته با 16 نفر از خبرگان حوزهی آموزش و یادگیری و استفاده از تکنیک تحلیل محتوای ترکیبی جهتدار و تلخیصی، 27 معیار اولیهی الگو شناسایی گردید و سپس با استفاده از تکنیک دلفی فازی معیارها پالایش گردید که در نتیجهی آن 24 معیار نهایی مشخص گردید. در پایان نیز با تلخیص هفت معیار نگرش راهبردی به سرمایه انسانی، موازنهی شغل و شاغل، برنامهریزی و مدیریت مسیر شغلی، مدیریت دانایی، استعدادگزینی و استعدادپروری، بهسازی عناصر چسبندگی و ساماندهی کانون ارزیابی و توسعه به دلیل مشابهتهای ماهوی (فرآیندهای متعامل با نظام یادگیری و بهبود عملکرد) در قالب معیار پایبستهای همپیوند، الگوی نهایی تدوین گردید.
الگوی سرآمدی,سازوکارهای توسعهای,یادگیری و بهبود عملکرد
https://japr.ut.ac.ir/article_63463.html
https://japr.ut.ac.ir/article_63463_b52e212e590d1d32ca53656b0be346da.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
مقایسه اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری و تن آرامی بر ترس از فرآیند زایمان در زنان نخست زا
203
217
FA
گیتا
گرامی
دانشجوی دکترای روانشناسی عمومی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
ggerami@gmail.com
شاهرخ
مکوند حسینی
دانشیار دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
shmakvand@yahoo.com
مستوره
صداقت
استادیار دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی سمنان، سمنان، ایران
sedaghat.m@semnaniau.ac.ir
آمنه
معاضدیان
استادیار دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی سمنان، سمنان، ایران
marjanmoazedian49@gmail.com
10.22059/japr.2016.68336
ترس از زایمان یکی از مشکلات عمده دوران بارداری و بعد از زایمان است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان تن آرامی بر ترس از فرایند زایمان بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان باردار شهر تهران در سال 1395 بود. با بهرهگیری از یک طرح آزمایشی کنترل شده تصادفی نمونهای مشتمل بر 75 نفر از زنان باردار با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب، و به گونهی تصادفی به سه گروه 25 نفره یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش تقسیم شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامههای علل ترس از زایمان و ترس از زایمان هارتمن بود. نتایج نشان داد در گروه آزمایش 1 و 2 از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود ندارد و با توجه به میانگینهای بدست آمده، درمان تلفیقی شناختی-رفتاری در بهبود ترس از زایمان تاثیر به سزاتری داشته است، اما این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نیست. اما در مورد دو مولفه درد و آسیب بدنی بین دو روش درمانی تلفیقی شناختی-رفتاری و تن آرامی تفاوت معنادری در سطح آلفای 05/0 بهدست آمد که در مورد هر دو مولفه درد و آسیب بدنی (از پرسشنامه علل ترس از زایمان) روش درمانی تلفیقی شناختی-رفتاری بهطور معناداری موثرتر از روش درمانی تن آرامی بهدست آمده است.
درمان شناختی-رفتاری,درمان تن آرامی,ترس از فرایند زایمان
https://japr.ut.ac.ir/article_68336.html
https://japr.ut.ac.ir/article_68336_391a1c20899e347d116248d439ac7eff.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
ساخت و رواسازی آزمون تفکر انتقادی: کاربرد نظریه سؤال-پاسخ
219
231
FA
حسن
تقیان
دانشجوی دکتری سنجش آموزش دانشگاه تهران
علی
مقدم زاده
0000-0003-2563-3165
استادیار دانشگاه تهران
amoghadamzadeh@ut.ac.ir
کیوان
صالحی
0000-0001-8673-4248
استادیار دانشگاه تهران
keyvansalehi@ut.ac.ir
10.22059/japr.2017.63521
مطالعه حاضر با هدف ساخت و رواسازی آزمون تفکر انتقادی با استفاده از نظریه سؤال ـ پاسخ انجام گرفت. بدینمنظور از بین دانشجویان دانشگاههای قم و شیخ مفید، یک نمونه به اندازه (478=n) انتخاب، و پرسشنامه موردنظر با همکاری آنها اجرا شد. از بین مدلهای مختلف در نظریه سوال ـ پاسخ، مدل سه پارامتری مناسب تشخیص داده شد. دادهها با کاربرد مدل لوجستیک سه پارامتری تحلیل شد. بهمنظور بررسی مفروضههای این نظریه (تکبعدی بودن و استقلال موضعی) از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی وجود یک عامل غالب و استقلال موضعی سؤالات را تائید کرد. بهمنظور بررسی مناسب بودن سؤالات از تابع آگاهی سؤالات استفاده شد. بررسی توابع آگاهی سؤالات نشان داد برخی از سؤالات دارای آگاهی بسیار کمی بوده و یا تابع آگاهی در طول بازه توانایی گسترده نشده است. پس از حذف سؤالات نامناسب، پارامترهای سؤالات باقیمانده دوباره برآورد شد. برآوردهای جدید نشان داد دامنه ضریب تشخیص بین 113/0 تا 899/1 و ضریب دشواری بین 990/0- تا 780/2 است. همچنین ضریب حدس نیز در دامنه بین 000/0 تا 790/0 قرار دارد. بهطور کلی، میتوان گفت پرسشنامه تفکر انتقادی با 7 مؤلفه و 29 سوال، دارای ویژگیهای مطلوب برای سنجش سازه مذکور میباشد.
تفکر انتقادی,آزمون,نظریه سوال-پاسخ,مدل لوجستیک سه پارامتری
https://japr.ut.ac.ir/article_63521.html
https://japr.ut.ac.ir/article_63521_679dae2421e233433b7c6c38b290ad9f.pdf
دانشگاه تهران-دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی- موسسه روانشناسی و علوم تربیتی
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2676-4504
7
4
2017
01
20
اثربخشی برنامه توانبخشی گروهی فلورتایم بر اساس هیجان ابرازشده مادران بر کارکردهای هیجانی
221
242
FA
کبری
اباذری قره بلاغ
ددانشجوی دکتری روانشناسی کودکان با نیازهای خاص دانشگاه اصفهان
kabazari@yahoo.com
مختار
ملکپور
استاد گروه روانشناسی کودکان با نیازهای خاص. دانشگاه اصفهان
امیر
قمرانی
استادیار گروه روانشناسی کودکان با نیازهای خاص. دانشگاه اصفهان
amir.ghamarani@gmail.com
احمد
عابدی
دانشیار گروه روانشناسی کودکان با نیازهای خاص. دانشگاه اصفهان
a.abedi@edu.ui.ir
سالار
فرامرزی
0000-0002-0493-9723
دانشیار گروه روانشناسی کودکان با نیازهای خاص. دانشگاه اصفهان
s.faramarzi@edu.ui.ac.ir
10.22059/japr.2017.63464
این پژوهش به منظور تاثیر مداخله گروهی فلورتایم مبتنی بر هیجان ابراز شده مادران بر کارکردهای هیجانی کودکان اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. نوع مطالعه برای بخش اول، مطالعه علی مقایسهای و بخش دوم مطالعه نیمه آزمایشی است. براین اساس برنامه درمانی 23 جلسهای تدوین شد. در نهایت 14 کودک اتیسم با عملکرد بالا، از مراکز اتیسم به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شده (7 نفر در گروه آمایش و 7 نفر در گروه کنترل درمانی ABA) گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه خانواده، آزمون گیلیام و آزمون هوش استانفورد بینه و آزمون هیجان کارکردی گرین اسپن بود. نتایج نشان میدهد که بعد از ارائه مداخله، گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل درمانی، در 2 مرحله آخر رشد هیجان کارکردی یعنی؛ مرحله پنجم (باورهای هیجانی) (017/0P-value=) و مرحله ششم (تفکر هیجانی و منطقی) (004/0P-value=)، به طور معنیدار کارکرد هیجانی بهتری نسبت به گروه کنترل پیدا کردند.
فلورتایم,هیجان ابراز شده,رشد هیجان کارکردی,اتیسم,مادران
https://japr.ut.ac.ir/article_63464.html
https://japr.ut.ac.ir/article_63464_9237b9cf8580511ad391d82d9d1781a2.pdf