2024-03-29T10:46:24Z
https://japr.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=8006
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
پیشبینی کنندههای بالینی پاسخ به درمان تحریک مکرر مغناطیسی فراجمجمهای (rTMS) در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی
تحریک مکرر مغناطیسی فراجمجمهای بر روی قشر پیش پیشانی رویکردی جدید در درمان بیماران مبتلا به افسردگی است. پاسخ به درمان rTMS در بیماران مبتلا به افسردگی متفاوت است. شناخت پیشبینی کنندههای پاسخ به درمان، نقش مهمی در درمان بیماران مبتلا به افسردگی بهوسیله rTMS دارد. هدف این مطالعه بررسی پیشبینی کنندههای جمعیت شناختی و بالینی پاسخ به درمان rTMS در بین بیماران مبتلا به افسردگی است. در یک مطالعه طبیعی گذشتهنگر اطلاعات 248 نفر از بیماران مبتلا به اختلال افسردگی که در خرداد ماه 1391 الی دی ماه 1393 در مرکز علوم اعصاب بالینی آتیه جهت درمان افسردگی تحت تحریک مکرر مغناطیسی فراجمجمهای قرار گرفتند، جمعآوری شد. از سه پروتکل رایج rTMS (تحریک با فرکانس بالا، تحریک با فرکانس پایین و تحریک دوطرفه بر روی قشر پیش پیشانی پشتی جانبی) برای درمان بیماران استفاده شده بود. همه بیماران 10 جلسه rTMS را سه روز در هفته به مدت یک ماه دریافت کرده بودند. پاسخ به درمان توسط مقیاس افسردگی بک (BDI-II) و کاهش 50 درصدی نمرات نسبت به خط پایه تعریف گردید. در تحلیل دادهها از روش رگرسیون لوجستیک استفاده شد. از 248 نفر، 110 نفر (44 درصد) به درمان rTMS پاسخ دادند که از 98 نفر مبتلا به افسردگی تکقطبی 50 نفر (51 درصد) و از 142 نفر مبتلا به افسردگی دوقطبی 60 نفر (42 درصد) به درمان پاسخ دادند. در کل بیماران سن، بدبینی، احساس شکست، بیقراری، بیعلاقگی، بلاتصمیمی، تحریکپذیری و اشتغال ذهنی متغیرهای پیشبین پاسخ به درمان بودند. در بیماران تکقطبی بیعلاقگی، اشتغال ذهنی با نشانهها، فقدان انرژی و بیارزشی و در بیماران دوقطبی غمگینی، احساس شکست، خودانتقادی، بیقراری، بیعلاقگی، تغییر الگوی خواب و اشتغال ذهنی با نشانههای جسمی متغیرهای پیشبین پاسخ به درمان بودند. از پیشبینی کننده جمعیت شناختی سن و از پیشبینی کنندههای بالینی میتوان برای پیشبینی پاسخ به درمان rTMS استفاده کرد.
پزشکی شخصی شده
پیشبینی کننده
تحریک مکرر مغناطیسی فراجمجمهای
افسردگی
2016
02
20
1
20
https://japr.ut.ac.ir/article_61131_42ab97c4110cc11798f913a5ef7b8334.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
بررسی اثربخشی برنامه ارتقای کیفیت زندگی نوجوانان با آسیب بینایی بر سازگاری و سلامت روان آنان
محرومیت از بینایی به عنوان یکی از اصلیترین حسها، در گستره فردی و تعاملات بین فردی محدودیت ایجاد مینماید. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه ارتقای کیفیت زندگی بر پایه رویکرد شناختی-رفتاری گروهی بر سازگاری و سلامت روان نوجوانان با آسیب بینایی بود. نوع پژوهش شبه تجربی و طرح آن پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه و پیگیری، و جامعه آماری شامل نوجوانان پایههای تحصیلی دهم و یازدهم با آسیب بینایی مدرسه محبی بوده که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و بصورت تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه، هر کدام بیست نفر که در دوره روزانه و شبانه به تحصیل اشتغال داشتند، توزیع شدند. کلیه آزمودنیها در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری به پرسشنامه سازگاری بل (1961) و مقیاس سلامت روانی (بشارت، 1388) پاسخ دادند. گروه آزمایشی در برنامه ده جلسهای شرکت کرد. گروه گواه آموزشی دریافت نمیکرد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری دادهها نشان داد که سازگاری و سلامت روان در گروه آزمایشی به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که این برنامه روشی مناسب برای بهبود سازگاری و سلامت روان نوجوانان با آسیب بینایی میباشد.
نوجوانان نابینا
کیفیت زندگی
رویکرد شناختی- رفتاری گروهی
سازگاری
سلامت روان
2016
02
20
21
37
https://japr.ut.ac.ir/article_61133_cd5ae0d33f2389a5c90d3aa5e90cf89c.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
اثربخشی بازی درمانی بر توجه و تمرکز کودکان دارای اختلال یادگیری
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازیدرمانی بر بهبود توجه و تمرکز کودکان مبتلا به اختلال یادگیری است. از میان کودکان 8 ساله مراجعه کننده به مراکز درمانی و مشاوره، 20 نفر که بر اساس مصاحبه تشخیصی و مقیاس هوش وکسلر کودکان، نسخه سوم، دچار اختلال یادگیری تشخیص داده شدهاند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. در نهایت از این تعداد 10 نفر در گروه آزمایشی و 10 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل میباشد. اعضای گروه آزمایشی با استفاده از جلسات بازیدرمانی همراه با بازیها و تمرینات حرکتی و شناختی تحت درمان قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده جهت اندازهگیری نقص توجه و تمرکز شامل مقیاسهای هوش وکسلر کودکان - نسخه چهارم میباشد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بازیدرمانی منجر به افزایش معنادار توجه و تمرکز در کودکان دچار اختلال یادگیری میگردد.
بازیدرمانی
نقص توجه و تمرکز
کودکان دچار اختلال یادگیری
2016
02
20
39
53
https://japr.ut.ac.ir/article_61135_9c13b0b5686d8ea5279c2f3d231d03a7.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
اثربخشی آموزش تکنیک لاکپشت بر افزایش بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تکنیک لاکپشت بر بهبود بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی است. این پژوهش به صورت طرح A و B که طرح تکآزمودنی است، انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پسر دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی 12-7 ساله شهر قم است. نمونه آماری شامل 3 کودک با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بودند که پس از مراجعه به کلینیک روانپزشکی در قم، توسط روانپزشک کلینیک تشخیص این اختلال را دریافت کرده بودند. همچنین جهت بررسی بیشتر اختلال از فهرست تشخیصی اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی بر اساس نسخه چهارم تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (انجمن روانپزشکی آمریکا،2000) استفاده شد. خط پایه بر اساس تکمیل پرسشنامه خودکنترلی (کندال و ویلکاکس، 1979) توسط معلمان هر کودک، در 3 روز متوالی انجام شد، پس از اتمام جلسات مداخله نیز ارزیابی دانشآموزان با استفاده از همین پرسشنامه توسط معلمان صورت گرفت. کودکان گروه نمونه برنامه آموزشی تکنیک لاکپشت را در 8 جلسه (هر جلسه 60 دقیقه) به صورت انفرادی دریافت کردند. تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش از طریق روش تحلیل بصری نمودار صورت گرفت. تحلیل روند و میانگین دادههای آزمودنیها، تفاوت قابل ملاحظهای را بین مراحلA و B نشان داد و فرضیه تحقیق مبنی بر تأثیر آموزش تکنیک لاکپشت بر افزایش بازداری پاسخ کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی تأیید شد. بر این اساس، میتوان گفت تکنیک لاکپشت بر افزایش بازداری پاسخ کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی تأثیر دارد. لذا از این تکنیک میتوان در موقعیتهای بالینی جهت ارتقای بازداری پاسخ کودکان با این اختلال و بالطبع افزایش مهارتهای اجتماعی، ارتباطی و خودکنترلی آنان بهره برد.
تکنیک لاکپشت
اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی
بازداری پاسخ
2016
02
20
55
70
https://japr.ut.ac.ir/article_61136_da6fffd6a81d83eb8ee3a604cb2ed9f8.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
تأثیر مرگ آگاهی بر میزان بهوشیاری موقعیتی و خودشناسی انسجامی موقعیتی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
رویارویی با واقعیت مرگ خویش و تحمل اضطراب آن بنیادیترین تعارض بشر است که اگر اتفاق بیفتد، میتواند آگاهی فرد را از خویش بهعنوان یک کل منسجم در زمان افزایش دهد. پژوهش حاضر بر آن بود که تأثیر «مرگآگاهی» را بر «خودشناسی انسجامی» و «بهوشیاری» در یک «موقعیت» خاص، به نحوی تجربی بیازماید. در منظر وجودگرایان، مرگآگاهی، به مثابه یک اضطرار وجودی، راهی ناگزیر به سوی زیست اصیل است. بررسی تجربی این مفروضه در یک نمونۀ مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) و یک نمونۀ غیرمبتلا هدف این پژوهش بوده است. بیماری، یک موقعیت مرزی تلقی شده است که به طور طبیعی فرد را برای مداخلۀ وجودی مستعد میسازد. در این مطالعۀ شبهآزمایشی، 32 بیمار زن مبتلا به MS و 34 زن غیربیمار، به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب، و به چهار گروه تقسیم شد: گروه آزمایشی بیمار، گروه کنترل بیمار، گروه آزمایشی غیربیمار، گروه کنترل غیربیمار. آنگاه در گروههای آزمایشی، مداخلهای که گمان میرفت آزمودنیها را مرگآگاه کند، انجام شد و در گروههای کنترل مداخلهای دیگر که با مرگ بیارتباط بود. مداخله در هر دو گروه شامل نمایش فیلمی کوتاه، نوشتن و حرف زدن دربارۀ آن میشد. پیش و پس از مداخله، خودشناسی انسجامی موقعیتی با مقیاس خودشناسی انسجامی موقعیتی (قربانی) و بهوشیاری موقعیتی با مقیاس بهوشیاری موقعیتی (براون و رایان) اندازهگیری شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکووا) بین هیچیک از گروهها تفاوت معناداری نشان نداد. این نتایج، نظریه مدیریت وحشت را به چالش میکشد. فرضیههای تبیینی و پیامدهای نظری آن بحث و بررسی شده است.
2016
02
20
71
89
https://japr.ut.ac.ir/article_61137_f05ed8b8fffa6feead0289e38bcfcce5.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
ارائه مدلی مفهومی برای بهبود شکل گیری هویت دانشجویان
هدف این مطالعه طراحی مدلی مفهومی برای بهبود شکلگیری هویت دانشجویان بود. از اینرو، پنج هدف جزیی شامل شناسایی ابعاد و ویژگیهای هویت، تعیین مؤلفههای تأثیرگذار دانشگاهی بر شکلگیری هویت، بررسی وضعیت هویت دانشجویان در مقایسه ترم اول به آخر در بعد ایدئولوژیکی، بررسی وضعیت هویت دانشجویان در مقایسه ترم اول به آخر در بعد روابط بینشخصی و ارائه مدلی مفهومی برای بهبود شکلگیری هویت دانشجویان مد نظر قرار گرفت. روشی ترکیبی برای اجرای این پژوهش در نظر گرفته شد. ابتدا با روش کتابخانهای، 4 بعد و 36 مؤلفه شکلگیری هویت شناسایی شدند. دادهها با بهکارگیری روش پیمایشی، نمونهگیری طبقهای-خوشهای و توزیع پرسشنامهای 66 سؤالی بین 613 دانشجو گردآوری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری دو جمله ای، t مستقل، تحلیل واریانس چندمتغیره و خیدو صورت پذیرفت. یافتهها نشان داد که وضعیت هویت دانشجویان در ترم آخر کمتر از دانشجویان ترم اول بود. در نهایت مدلی مفهومی برای بهبود شکلگیری هویت دانشجویان طراحی شد و درجه تناسب مدل نهایی توسط 24 نفر از اعضای هیأت علمی، مدیران و متخصصان دانشگاهی تأیید گردید.
هویت
ابعاد هویت دانشجویان
هویت سازی
عوامل تاثیرگذار بر هویت
نقش دانشگاه
2016
02
20
91
106
https://japr.ut.ac.ir/article_61138_6e06ed9720466971ab0d94bb86965c7b.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
اثربخشی درمان شناختی – رفتاری به روش گروهی بر کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به درد مزمن
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی – رفتاری به روش گروهی بر کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به درد مزمن بود. در این پژوهش از روش آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. به همین منظور 30 بیمار مبتلا به درد مزمن از یک مرکز صنعتی بزرگ انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه فرم کوتاه زمینه یابی سلامت و پرسشنامه افسردگی، اضطراب، افسردگی پاسخ دادند.گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 2 ساعته تحت درمان به روش درمان شناختی – رفتاری قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد.نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان شناختی – رفتاری به روش گروهی در مقایسه با گروه کنترل تاثیر معناداری بر مولفه های کیفیت زندگی و سلامت بیماران مبتلا به درد مزمن دارد.این یافته بار دیگر از ماهیت زیستی – روانی – اجتماعی درد مزمن حمایت می نماید و بر نقش روانشناسی سلامت در ارتقاء کیفیت زندگی بیماران درد مزمن تاکید می نماید.
درمان شناختی – رفتاری
گروه
کیفیت زندگی
سلامت
درد مزمن
2016
02
20
107
122
https://japr.ut.ac.ir/article_61139_b9803ff535001b29d96f9ef342f2b130.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
اثربخشی آموزش گروهی مهارت های زندگی بر کنترل خشم نوجوانان کم شنوا
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گروهی آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش پرخاشگری نوجوانان کم شنوای دختر انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیشآزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. این مطالعه بر روی 34 نفر از نوجوانان کم شنوای دختر دبیرستان نظام مافی تهران که از طریق نمونهگیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب، و در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند؛ انجام شد. برای جمعآوری دادهها از مقیاس پرخاشگری باس و پری (AQ) استفاده شد. برنامه آموزش مهارتهای زندگی طی 8 جلسه 60 دقیقهای به گروه آزمایش ارائه شد. نتایج تجزیه و تحلیلها نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی موجب کاهش معنیدار پرخاشگری نوجوانان کم شنوای دختر در گروه آزمایش شده است. با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش و اهمیت مهارتهای زندگی، توجه به این مهارتها یک ضرورت اجتماعی است که از طریق آن میتوان به ارتقای وضعیت سلامت روانی نوجوانان کمشنوا کمک کرد.
مهارت های زندگی
پرخاشگری
کم شنوا
2016
02
20
123
134
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
اثربخشی بازی درمانی در مهارت های اجتماعی و رفتارهای تهاجمی دانش آموزان با نشانگان داون
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی بازی درمانی در مهارتهای اجتماعی و رفتارهای تهاجمی دانشآموزان با نشانگان داون بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل بود که بر روی 50 کودک با نشانگان داون (زیر 14 سال) مراکز آموزشی و توانبخشی شهر تهران انجام شد. آزمودنیها از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 25 نفری آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسهی 45 دقیقهای به صورت گروهی، هفتهای دو بار تحت بازی درمانی قرار گرفتند. جهت جمعآوری دادههای حاصل از مهارتهای اجتماعی و رفتارهای تهاجمی از پرسشنامه مهارتهای اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت به عنوان پیشآزمون و پسآزمون در دو گروه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل کوواریانسچندمتغیری با رعایت مفروضهها استفاده شد. یافتههای بدست آمده نشان داد بازی درمانی مهارتهای اجتماعی دانشآموزان داون را افزایش و رفتارهای تهاجمی دانشآموزان با نشانگان داون را کاهش داد. بنابراین، میتوان گفت که بازی درمانی سبب رشد مهارتهای اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان با نشانگان داون میگردد و میتوان از این روش برای کاهش رفتارهای نامطلوب و افزایش رفتارهای مطلوب دانشآموزان مبتلا به سندرم داون استفاده کرد.
بازی درمانی
تعاملات اجتماعی
رفتارهای تهاجمی
کودکان با نشانگان داون
2016
02
20
135
149
https://japr.ut.ac.ir/article_61141_c997706ab7737e5323a10e10e6ac3183.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
تحلیل پدیدارشناسانه اضطراب در درس ریاضی از منظر دانشآموزان
فراگیری درس ریاضی، زمینه مناسب برای رشد تفکر تحلیلی و توسعه مهارتهای حل مسئله را فراهم میآورد. با توجه به نقش ادراک دانشآموزان در عملکرد تحصیلی آنها و وجود اضطراب بیشتر در درس ریاضی به نسبت بقیه دروس، تبیین تجربه زیسته دانشآموزان، ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر با هدف بازنمایی تجربه زیسته دانشآموزان پیرامون پدیده اضطراب در درس ریاضی انجام گرفت. دادهها با استفاده از فن مصاحبه نیمهساختارمند با 12دانشآموز 18-16سال ساکن شهر تهران که مبتنی بر روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بود، گردآوری شده و بر پایه راهبرد هفت مرحلهای کُلایزی تحلیل گردید. صحت و باورپذیری یافتهها بر پایه چهار ملاک «ارزش واقعی، کاربردی بودن، تداوم و مبتنی بر واقعیت بودن» مورد بررسی و تایید قرار گرفت. یافتههای حاصل شده در 102 کد اولیه، 19 زیرمضمون و 7 مضمون اصلی شامل «باور و نگرش دانشآموزان»، «ناآگاهی و عدم شناخت»، «اضطراب امتحان»، «قضاوت»، «محیط آموزشی»، «نقش آموزگاران» و «نقش والدین»، طبقهبندیگردید. نتایج به بازنمایی تصویری روشن از ادراک دانشآموزانی که همگی پدیده اضطراب ریاضی را تجربه نمودند، منجر گردید. تجربیات دانشآموزان از این پدیده نشان میدهد که آنان اضطراب ریاضی را حسی رنجآور میدانند که فرایندهای ذهنیشان را تحت تاثیر قرار داده و مانع از انجام عملکرد صحیح میگردد. یافتهها نشانمیدهد تشدید این پدیده، میتواند زمینه شکلگیری و تقویت احساس ضعف، درماندگی آموخته شده و کاهش اعتماد به نفس در دانشآموزان را فراهم ساخته و سلامت فرد و پیشرفت تحصیلی وی را به مخاطره بیندازد.
اضطراب ریاضی
پدیدارشناسی
پیشرفت تحصیلی
یادگیری
پژوهش کیفی
تجربه زیسته
2016
02
20
151
171
https://japr.ut.ac.ir/article_61143_a188735aafbc4f76876df86e75c4a63a.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
پیش بینی نشانگان رفتاری بر اساس تصور فرد از خدا در دانشجویان
تصور فرد از خدا مبتنی بر واکنش احساسی و تجربی فرد از خدا میباشد و در اثر تجربیات زندگی او حاصل شده است که در حوزه روانشناسی دین و معنویت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نشانگان رفتاری بر اساس تصور فرد از خدا در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران میباشد. بدین منظور تعداد 195 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای سهمی انتخاب شدند. سیاهه تصور فرد از خدا (لارنس، 1997) و چک لیست نشانگان رفتاری (دراگوتیس و همکاران، 1973) بر روی آنان اجرا گردید. تحلیل دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که نشانگان رفتاری دانشجویان را به طور کلی میتوان از روی تصور فرد از خدا پیش بینی کرد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، دانشجویانی که تصور پذیرنده و مثبتی از خدا داشتند، از نشانگان رفتاری کمتری برخوردار بودند. تلویحات نظری یافتهها و کاربردهای عملی نتایج بدست آمده از لحاظ به کارگیری در درمان اختلالات روانی در اصل مقاله گزارش شده است.
تصور فرد از خدا
نشانگان رفتاری
2016
02
20
173
186
https://japr.ut.ac.ir/article_61145_5efd1d587d8d7907a69ea39ff3507ec7.pdf
فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
پژوهشهای کاربردی روانشناختی
2251-8126
2251-8126
1394
6
5
مقایسه اثربخشی سه شیوه آموزش مستقیم، آگاهی واج شناختی و ترکیبی بر کاهش تعداد خطاهای خواندن دانش آموزان دبستانی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی سه شیوه آموزش مستقیم، آگاهی واجشناسی و آموزش ترکیبی بر کاهش تعداد خطاهای خواندن دانش آموزان دبستانی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری تمام دانشآموزان دختر و پسر پایه سوم، چهارم و پنجم دبستان دارای اختلال یادگیری بودند. 20 نفر به عنوان نمونه آماری پس از مشخص شدن این که دارای اختلال یادگیری در خواندن هستند، به صورت در دسترس انتخاب شدند. سپس به نحو تصادفی در 4 گروه 5 نفری جایگزین شدند. از دو آزمون هوش وکسلر مقیاس کودکان و سیاهه خواندن استفاده شد. سه گروه آزمایشی به مدت 20 جلسه، آموزش خاص خود را دریافت کردند، و گروه کنترل غیر از آموزش مرسوم مدرسه ای آموزش دیگری دریافت نکرد. نتایج نشان داد که آموزش مستقیم، آگاهی واج شناسی و آموزش ترکیبی در سطح p<0/05 در کاهش مشکلات خواندن دانشآموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری موثر بوده است. بنابراین، هر سه شیوه آموزشی در رفع مشکلات خواندن دانشآموزان دبستانی کاملا اثربخش و سودمند هستند.
اختلال یادگیری خواندن
آموزش مستقیم
آگاهی واج شناسی و آموزش ترکیبی
2016
02
20
187
202
https://japr.ut.ac.ir/article_61146_fb2732eca4a4fe9ccce49834fdcaeaba.pdf