با نظر به پیچیدگی پدیده چند فرهنگی و روند رو به رشد آن در عصر حاضر، مسئله مورد نظر در این مطالعه شناسایی رویکرد فلسفی مناسب برای تعلیم و تربیت در زمینه های چند فرهنگی است. این مقاله با در پیش گرفتن دیدگاه واقع گرایی انتقادی به عنوان چارچوب راهنما، شیوه ای نو برای تامل و عمل از این منظر ارائه نموده است. این دیدگاه فلسفی با برجسته نمودن عناصر نقد تبیینی، رهایی بخشی و عاملیت عقلانی به طور همزمان توصیف دقیقی از پدیده مورد بررسی ارائه میدهد که میتواند به فهم مربیان و در نتیجه عملکرد سنجیده آن ها در مواجهه با تفاوت در محیط های چند فرهنگی کمک نماید. دلالت های تربیتی بر گرفته از دیدگاه واقع گرایی انتقادی در زمینه های چند فرهنگی بر سهولت بخشی به عقلانیت و احساسات نوخاسته دانش آموزان، فراروی از دوگانه انگاری های موجود با لحاظ ابعاد تکاملی رشد انسان، رهایی از شر باورهای نادرست و آگاهی از علل و عواقب آن از طریق فرآیند نقد تبیینی، ایجاد تعهد به تحول ساختارهای اجتماعی با هدف رهایی بخشی تاکید می ورزد. بدین ترتیب دانش آموزان می توانند به طور آگاهانه در جهت تحول و تبدیل ساختارهای فشار به منظور بسط مفهومی از عدالت علیه اجرای سیاست های سوگیرانه و ارتقا عدالت اجتماعی حرکت کنند. نتایج این مطالعه نشان داد که رویکرد واقع گرایی انتقادی به پدیده چند فرهنگی قابلیت تعدیل چالش ها و همچنین ایجاد تعامل و همدلی بین گروه های مختلف در محیط های تربیتی جوامع چند فرهنگی را دارد.